آیا رسانه های اجتماعی اعتیادآور هستند
تا چه اندازه رسانه های اجتماعی اعتیادآور هستند؟ طبق گزارش پیو 2015 درباره ی گوشیهای هوشمند، 93 درصد از بزرگسالان بین 18 تا 29 سال موافق هستند که از گوشی هوشمندشان استفاده میکنند تا از خستگیشان رهایی یابند. 47 درصد از کاربران گوشی هوشمند میگویند که آنها از گوشیهای هوشمند استفاده میکنند تا با افرادی که در اطرافشان هستند، صحبت نکنند. درآخر، 46درصد از کاربران گوشیهای هوشمند میگویند که آنها نمیتوانند بدون گوشیهایشان زندگی کنند. این برای کاربران این گوشیها چه معنی دارد؟ آیا هر کسی که گوشی هوشمند دارد در معرض اعتیاد به آن قرار دارد؟ به طرزی تکان دهنده، جواب میتواند در جمعبندی منفی باشد.
smartphone-e14024x543
توییتر یک شخص اعتیاد شخص دیگر است
تجربه ای که سارا کسلرِ روزنامهنگار با درمان رسانههای اجتماعی داشته شگفتانگیز است. با انفجار خبرها و حرفها با عنوان ‘بیماری رسانههای اجتماعی’ در مورد این که چند نفر از ما به گوشیهایمان اعتیاد داریم، این پژوهش این نکته را به ما خاطر نشان کرد که همه ی ما افرادی هستیم که تعامل را دوست داریم و رسانههای اجتماعی شکلی از آن هستند. این پژوهش نشان میدهد در حالیکه بیشتر ما میدانیم که رسانههای اجتماعی بهطور مستقلی به هر جنبهای از زندگی روزمرهمان هجوم آورده است، درست مانند هر اعتیاد دیگری که واقعاً بر فرد متکی است.
مسلماً، همه میتوانند از اینکه خودشان را از رسانههای اجتماعی دور نگه میدارند بهرهمند شوند، اما بهخاطر کارمان بسیاری از ما بر این محلهای اجتماعی تکیه میکنیم تا کارهای روزانهمان را به انجام برسانیم. کسیکه رسانهی اجتماعی را برای کارش چک میکند، به آن معتاد نمیشود. در مقایسه با مطالعات دیگر که با موضوع اعتیاد به تلویزیون و بازیهای ویدئویی انجام شده، نتایج از شخصی به شخص دیگر تا حد زیادی فرق میکند. اکنون، کسی که بهخاطر یک رسانه یا رسانهی دیگر کارش را از دست میدهد، خواباش مختل میشود و رابطهاش را به هم میزند، داستاناش کاملاً متفاوت است. استفاده از واژه ی ‘اعتیاد’ برای کسی که چندبار در روز تلفناش را چک میکند ارزیابی منصفانهای نیست. طبق یک ضربالمثل قدیمی، برای بیشتر مردم “هرچیزی در حد اعتدالاش خوب است”.
درمانگر اعتیاد رسانههای اجتماعی سارا نشان داد که تعامل رسانههای اجتماعی فقط بخشی دیگری از کل یک فرد است. درست مانند کسی که گفتوگویی را که آنها را اذیت میکرد برای درمانگرشان بیان میکنند، بیماران اکنون به مسائلی اشاره میکنند که در یکی از پلت فرمهای رسانههای اجتماعی اتفاق افتاده است- ‘او عکس آن خانم را دوست داشت و این مرا آزار میداد’ یا ‘من به گردهمآیی فیسبوکیشان دعوت نشدم’. این لزوماً بدان معنی نیست که کسیکه تحت تأثیر اینگونه رفتارهای رسانههای اجتماعی قرار میگیرد معتاد شده است. تجزیه و تحلیل دیگری برای تعیین اینکه آیا کسی میتواند در واقع خودش، افکارش و احساساتاش را از رسانههای اجتماعی جدا کند، لازم است. در مثال بالا، به عنوان یک بیانیهی کلی، آنهایی که تحت تأثیر این اعتیاد قرار نگرفتند بهتر است بتوانند با آن شخصی که خارج از رسانههای اجتماعی در بافتار ‘دنیای واقعی’ است، در ارتباط باشند و بگویند ‘او عکس آن خانم را دوست داشت زیرا من میدانم آنها با هم دوست هستند’ یا ‘شاید آنها فراموش کردند مرا به رویدادهای فیس بوکیشان دعوت کنند. ‘. کاملا واضح است، افراد زیادی در برقراری اینگونه ارتباطها ناتوان هستند حتی قبل از اینکه رسانههای اجتماعی وارد زندگیهایشان شوند.
اعتیاد یک بیماری روانی حاد است
برای بعضیها، رسانه های اجتماعی اعتیادآور میتوانند شکلی از تعامل و رفتار را بر انگیزند که از خودِ اجتماعی عادیشان جدا میشوند. عمومی کردن تمام آن رسانههای اجتماعی، عادتهای بد و افکار منفی را ایجاد میکند که درست نیستند و اثبات نشدهاند. البته، در هر نوع دیگر تعامل، مردم تصمیم دارند به طرز مثبت یا منفی عمل کنند. این ممکن است تحت تأثیر نظرات و واکنشهای دیگران با خانوادهی رسانههای اجتماعی فرد قرار بگیرند، اما رفتار ناخوشایند برای بعضیها به رفتار یکسان برای همه ترجمه نمیشود.
هیچ یک از اینها نمیگویند اعتیاد به رسانههای اجتماعی واقعی نیست یا رسانه های اجتماعی اعتیادآور نیستند، زیرا واقعی است. چیزی که باید درک شود این است که در بسیاری از موارد اعتیاد، بیماریهای روانی دیگر وجود دارند که یک شکل اعتیاد یا شکل دیگر را نشان میدهند. فیس بوک اعتیاد نمیآورد، بیماری روانی باعث اعتیاد است. دقیقاً همانطور که بعضیها قادر هستند یک یا دو لیوان نوشیدنی در یک عصری بنوشند و دیگران باید به دلیل بیماریشان بیشتر بنوشند. اگر چه مقایسهی دقیق سوء مصرف مواد مخدر با اعتیاد به تلویزیون یا رسانه ناعادلانه است، اما مفهوم اساسی آن یکی است. خیلی چیزها در زندگی میتواند عادت ایجاد کند.
مصرف اضافی، وسواس، عواقب و ترک علائم اعتیاد واقعی هستند. همه بعضی وقتها به صفحات وب سر میزنند، اما کسی که برای فعالیتهای دیگر وقت زیادی ندارد، ممکن است مشکل داشته باشد. اگر رسانههای اجتماعی موضوع ثابت بحث با دیگران باشد و نیازی باشد که باید در نظر گرفته شود، رسانههای اجتماعی افکار فردی را احاطه می کند که ممکن است نیاز به کمک داشته باشد. یک نشانهی بزرگ وابستگی به هر گونه اعتیاد شامل موارد ذیل است: از دست دادن رابطه، از دست دادن علاقه در سرگرمیهای دیگر و کار، بیتوجهی به اینکه اعتیادشان زندگیشان را ویران میکند. در نهایت، هنگامی که فرد از اعتیادش دور بماند، علائم ترک را نشان خواهند داد- با کجخلقی برای آن اعتیاد ‘یک نیاز’ را ابراز میکند.
وجود گوشیهای هوشمند در دست هر شخصی به این معنی نیست که آن اعتیاد حتمی است. عوامل زیاد دیگری به طور منسجم عمل میکنند تا پازلی را که همان سلامت روانمان است کنار هم بچیند. تعیین حد و مرز برای هر فعالیتی شیوهی سالمی برای کسی است که میخواهد جلوی شکل گرفتن عادات ناسالم را بگیرد.